اینداستریال: مبارزه اتحادیه های صنفی مستقل در راستای حقوق کارگران ایران

۲۵ آذر ماه ۱۳۹۵

در ماه اکتبر ۲۰۱۶ /مهرماه ۱۳۹۵، سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران، اولین سندیکای ایرانی بود که به اینداستریال ملحق شد. این پیوند، در کشوری که فعالان صنفی تحت تعقیب قرار می گیرند و زندانی می شوند، یک گام اساسی و مهم به شمار می آید

موضوع: سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران

کشور: ایران

نوشته: والتون پنت‌لند

جنبش اتحادیه‌های مستقل و آزاد سندیکایی در ایران،  به‌رغم سرکوب، حبس، اعدام و قتل‌های پنهانی، در راستای کسب حقوق سندیکایی پایه‌ای مبارزه می‌کند.

سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران، در سال ۱۳۳۹ تاسیس شد و پس از سال ۱۳۶۲ ، پس از دو دهه مجبور به‌فعالیت‌های مخفی شد، اما از سال ۱۳۸۴ به‌صورت علنی فعال بوده است. باوجود به‌رسمیت شناخته نشدن از جانب دولت و کارفرمایان، این سندیکا در بخش مونتاژ خودرو، کارخانه‌های ساخت قطعات، فولاد‌سازی و کارخانه‌های مواد شوینده عدهٔ چشمگیری عضو دارد.

سندیکای کارگران فلزکار مکانیک نمی‌تواند در درون کارگاه‌ها به فعالیت علنی بپردازد، زیرا هرگونه سوءِظن به عضویت در اتحادیه‌ کارگری به اخراج و دستگیری کارگران منجر می‌شود. با این وجود، سندیکا توان بسیج کارگران را دارد و عدم وابسته نبودن سندیکا، مبارزه جویی و مقاومتش، الهام‌بخش کارگران است.

ایران، در زیر سلطهٔ حاکمیتی مبتنی بر استبداد دینی، به‌لحاظ رعایت استانداردهای بین‌المللی در مورد حقوق کار بسیار عقب مانده است و مقاوله نامه‌های اصلی سازمان بین‌المللی کار، یعنی مقاوله نامه های ۸۷ و ۹۸ در ارتباط با تشکل و حق مذاکره و پیمان دستجمعی را هنوز به‌رسمیت نمی شناسد.

در ظاهر امر، شاغلان ایرانی از حق تشکل برخوردارند، اما سازمان‌دهی اتحادیه‌های صنفی در محل‌های کار ممنوع است. اعتصاب‌ها به‌وسیله نیروهای امنیتی، شبه‌نظامیان و پلیس ضدشورش سرکوب می شوند. امسال ۱۷ کارگر در معدن طلای آق‌دره، واقع  در آذربایجان غربی، به‌جرم اعتراض به اخراج ۳۵۰ تن از همکاران‌شان، در ملأعام ‌شلاق زده شدند.

تا پیش از انقلاب بهمن ۱۳۵۷، خاندان سلطنتی‌ای زیر حمایت غرب، در قالب پادشاهی، بر ایران حکومت می‌کرد. انقلاب گرایشی به‌چپ داشت و ضدامپریالیستی بود. اعتصاب عمومی کارکنان صنعت نفت ایران و دیگر بخش‌ها، پشتیبان آماج های انقلاب در راستای رفورم‌های بنیادی اقتصادی، اجتماعی و ساختارهای سیاسی آن بودند. بسیاری از ایرانیان امیدوار بودند که انقلاب بهبود وضعیت مردم را موجب شود.

اسلام‌گرایان، به‌رهبری آیت‌الله خمینی- که وعدهٔ رفورم‌های اجتماعی- اقتصادی را می‌داد- سکان جنبش را به‌دست گرفتند. ولی چندی پس از انقلاب، طرفداران سرمایه داری در ارگان های حاکمه به این وعده‌ها پشت کردند و سازمان‌های مستقل کارگری سرکوب شدند، و این، به رانده شدنِ سندیکای کارگران فلزکار مکانیک به‌سوی فعالیت غیرعلنی منجر شد.

دولت بر سازمان‌های فعال در محیط کار تسلط انحصاری دارد و وزارت کار حامی خانهٔ کارگر جمهوری اسلامی است.  خانه کارگر پشتیبان شوراهای اسلامی کار است که نهادی‌ است سه‌گانه و طرفدار حکومت که متشکل شده‌اند از کارکنان و کارفرمایان و منصوبان دولت‌اند. خانه کارگر درظاهر مرکز کارگری‌ای است سراسری [که  شوراهای اسلامی کار را نمایندگی می کند] و عضو فدراسیون جهانی اتحادیه کارگری WFTU است، اما درواقع از جانب دولت ایران تأمین مالی و کنترل سیاسی می‌شود.

شوراهای اسلامی کار بر امور کاری در صنایع نظارت دارند، کارگران را از اعتصاب کردن برحذر می‌دارند و عملکرد آن ها در محیط کار  ابزاری در دست حکومت است. شوراهای اسلامی کار در میان کارگران ایرانی بسیار منفورند. آن‌ها به‌طرزی  خشن با اتحادیه‌های کارگری مخالفت می‌ورزند.

مازیار گیلانی‌نژاد، سخنگوی سندیکای کارگران فلزکار مکانیک [در مورد این نهادهای حکومتی] می‌گوید:

در خلال فعالیت سی‌سالۀ این نهادها، آن‌ها تحت کنترل وزارت خانه بوده‌اند و هیچ‌گونه  عملکرد مستقلی نداشتند. این‌ها سازمان‌های کارگری نیستند، زیرا ایدئولوژی‌ای انحصاری دارند و باور داشتن به اسلام شرط ضرور عضویت در آن‌ها و علاوه بر این زیر نظارت دولت‌اند. آن‌ها هیچ‌گاه کار مثبتی برای کارگران انجام نداده‌اند.” 

“آنچه بر پایه عملکرد و سیاست های این نهاد ها در خلال فعالیت سی ساله شان می توان گفت اینکه آن ها عملاٌ به مثابه تشکل های وابسته به وزارت کار و دولت عمل می کنند و از خود استقلال عملی ندارند.   آن ها را نمی توان تشکل های کارگری واقعی قلمداد کرد چرا که تشکیلات ایدئولوژیک هستند و مسلمان بودن یکی از شرایط اصلی عضویت آن ها می باشد.   اینها نهادهایی مذهبی هستند که زیر نظر وزارت کار در محیط های کارگری فعالیت دارند و عمدتاٌ طبق راهکارهای دولت در جامعه کارگری نقش ایفا کنند. این نهاد ها در طی سی سال فعالیت خود هیچ قدم مثبتی برای کارگران برنداشته اند.”

کارگران ایران با چالش جدیدی روبه‌رویند: هجوم سرمایه‌های خارجی و آزادسازیِ هر چه بیشتر بازار کار. ایران از انقلاب تا به‌حال با تحریم‌ها و انزوای بین‌المللی روبه‌رو  بوده است. اما پس از امضا شدن توافق‌نامه هسته‌ای با قدرت‌های بزرگ، که به ‌نام برجام شناخته شده است، تحریم ها برداشته شده‌اند و شرکت‌های خارجی [در ایران] سرمایه گذاری می‌کنند.

دولت در جهت جذاب کردن بیشتر کشور در برابر سرمایه‌گذاران، به تضعیف بیشتر قانون کار و حذف سازوکارهای محافظت از حقوق کارگران دست زده است. نمایندگان و فعالان سندیکایی، در روز ۱۵ آبان‌ماه ۱۳۹۵، در اعتراض به این تغییرها در قانون کار [یا:اصلاحِ قانون کار] در برابر مجلس در تهران دست به‌تظاهرات زدند. تمام اتحادیه‌های کارگری مستقل در این تظاهرات اعتراضی که از سوی سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه فراخوانده شده بود، شرکت جستند.

سندیکای کارگران فلزکار مکانیک اعلام کرده است که، حذف حداقل سازوکارهای حفاظت از حقوق کارگران، خط قرمزی است که در صورت گذر از آن،  دولت با واکنشی قاطع از جانب طبقهٔ کارگر روبه‌رو خواهد شد.

گیلانی نژاد می گوید:

اگر دولت به دادن امتیاز به سرمایه‌های مالی ادامه دهد، ما فایده‌ای از سرمایه‌گذاری خارجی نخواهیم برد. صندوق بین‌المللی پول از ایران می‌خواهد مناطق آزاد تجارتی‌ای بر پا کند که از شمول قانون کار خارج باشند. آیا سیل ورود سرمایه‌گذاری‌های خارجی به‌ورود فناوری مدرن به کشور منجر خواهد شد، یا اینکه ما تنها به سفت کردن پیچ‌ومهره‌ها ادامه خواهیم داد؟

کمال اُوزکان، معاون دبیرکل اینداستریال، می گوید:

آوردن اتحادیه‌های کارگری مستقل ایران به درون خانواده جنبش جهانی، گامی است مهم به‌نفع کارگران کشور. عضویت در فدراسیون جهانی باعث تقویت سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران و حفاظی برای اعضای آن خواهد شد. “