مصاحبهٔ سندیکای جهانی «اینداستریال» با مازیار گیلانی‌نژاد دربارهٔ دشواری‌های کارگران ایران

به دعوت «اینداستریال» (IndustriAll)، که از بزرگ‌ترین نهادهای سندیکایی کارگری جهان است، مازیار گیلانینژاد مصاحبه‌ای با این نهاد کارگری جهانی داشت که در آن دیدگاه‌های سندیکای فلزکار مکانیک ایران در مورد چالش‌ها و دشواری‌هایی که کارگران ایران با آن روبرو هستند، و نیز پیامدهای احتمالی توافق هسته‌یی بر اقتصاد ایران را مطرح کرد. مشروح این مصاحبه را که در روز ۶ اسفند ۹۴ (۲۵ فوریه ۲۰۱۶) منتشر شد، در ادامه می‌خوانید.

س: آمار رسمی موجود از شرایط بد اقتصادى کشور حکایت می کند. درصد بیکارى بسیار بالاست، تورّم بالاست، گرانى ارزاق مورد نیاز مردم عادى و اجاره مسکن کمرشکن است. به نظر سندیکاى فلزکار مکانیک دلیل‌هاى اصلى این وضعیت چیست؟

 

با درود بر شما. از نظر سندیکای کارگران فلزکار مکانیک، از زمانی که رویکرد اقتصادی ایران به سمت سرمایه‌داری مالی بی‌دروپیکر گرایش پیدا کرد، تورّم و گرانی و بیکاری سیری صعودی یافت. از دورهٔ ریاست‌جمهوری آقای رفسنجانی اجرای دستورهای بانک جهانی و صندوق بین‌المللی پول عامل مهمی در سیاست‌گذاری دولت بوده است. هرچند که در سال‌های بعد این روند به میدان دادن به سرمایه‌داری مالی کشش بیشتری نشان داد و با حضور فیزیکی نمایندگان سیاسی این سرمایه‌داری مالی در بدنهٔ دولت، واردات کالا به طور گسترده‌ای در دستور کار قرار گرفت. به صنایع تولید بی‌اعتنایی شد و ورود دسته‌بیل و کِش شلوارهم رونق گرفت تا ایرانی‌ها برای بالا کشیدن شلوارشان هم محتاج به تجّار و کشورهای خارجی باشند.

پس از گذشت 25 سال، امروزه بزرگ‌ترین صنایع مادر ما مانند فولاد، ذوب آهن، برق، آب، پتروشیمی‌ها و غیره همگی در بحران به سر می‌برند و واردات بی‌رویهٔ کالاهای مشابه، این صنایع داخلی را به رکود کشانده است. امروزه، بیش از 40درصد نیروی کار بیکار است یا به شغل‌های کاذب روی آورده است. دست‌کم 3 میلیون نفر از راه دریافت بیمهٔ بیکاری روزگار می‌گذرانند. اگر تا قبل از این ما کارخانه‌هایی داشتیم که در خاورمیانه بی‌نظیر بودند، مانند ذوب آهن و پالایشگاه‌های نفت، و شماری از صنایع ما مانند فولاد و کارخانه‌های کُمپوست و صنایع قندی حرف اوّل را در منطقه می‌زدند، به دلیل سیاست‌های ضد تولیدی و تشویق واردات متأسفانه این صنایع امروزه در بحران به سر می‌برند. فولاد زاگرس و فولاد ساوه تعطیل شده‌اند. بیش از 5 کارخانهٔ لاستیک‌سازی ما تعطیل شده‌اند. تولید در کارخانه‌های فلزگدازی به کمتر از 40درصد رسیده است. کارخانه‌های خودروسازی ما در میان مردم به تولید خودروهای بی‌کیفیت مشهور شده‌اند. اینها نتیجهٔ سیاست درهای باز است. سرمایه‌داری مالی که سال‌هاست در بدنهٔ دولت‌ها نفوذ کرده است، برای کسب سود بیشتر زیر عنوان خصوصی‌سازی به میدان آمد. نخست با ورشکسته کردن این کارخانه‌ها و بعد زیر عنوان خصوصی‌سازی، به خریدن همین کارخانه‌ها با شرایط قسطی و زیر قیمت (به بهانهٔ بازسازی) اقدام کرد، ولی فقط 20درصد این کارخانه‌ها هنوز کار می‌کنند. کارخانه‌های نسّاجی، تولید روغن، نخ، و نخ نایلون همه از بین رفته است. کشاورزی ما در بخش پنبه، دانه‌های روغنی، و حبوبات و امثال آن، که روزگاری جزو اقلام صادراتی بودند، اکنون از بین رفته است و ما وارد کننده شده‌ایم.

صادرات پوست و چرم، و در یک کلام دامداری ما هم به همان بیماری بخش کشاورزی دچار شد و اکنون وارد کنندهٔ گوشت شده‌ایم. همهٔ کارخانه‌های چرم و وابسته به دام هم تعطیل شده‌اند.

اینها بی‌تردید بخشی از نسخه‌های صندوق بین‌المللی پول بوده است که اکنون دو دهه است که با همراهی سرمایه‌‌داری وابسته در کشور ما اجرا می‌شود. سیاست صندوق بین‌المللی پول برای کشورهایی مانند ما فقط تولید نفت است و بس؛ باقی نیازهایمان را باید از خارج وارد کنیم. در چنین وضعیتی، نمی‌توان انتظار داشت که بیکاری و گرانی و تورّم کاهش پیدا کند. چنانچه این روند تغییر نکند، روند صعودی بیکاری و گرانی توان خرید زحمتکشان و مردم را کمتر از دیروز خواهد کرد. ما در مقابل بستهٔ پیشنهادی دولت که به سرمایه‌داری مالی باز هم قدرت مانور بیشتری در اقتصاد کشور می‌دهد، پیشنهاد کردیم که صنایع تولیدی راه‌اندازی، بازسازی، و به‌روز شود. مالیات بر درآمد و ثروت ثروتمندان به طور سیستماتیک افزایش یابد، و درهای واردات به روی محصولاتی که در ایران تولید می‌شود یا ما توان تولید آنها را داریم بسته شود.

 

س: کارگران و زحمتکشان چگونه با این مسائل برخورد می‌کنند؟

زحمتکشان ایران بی‌تردید وقتی می‌بینند که صنایعی که در آنها کار می‌کنند، تولیدشان فروش نمی‌رود و ماه‌ها نمی‌توانند حقوق کارگران را پرداخت کنند، و می‌بینند که قدرت خریدشان هر روز کاهش پیدا می‌کند، دست به اعتراض می‌زنند. نامه می‌نویسند، اعتراض می‌کنند، و در نهایت برای اینکه حرفشان شنیده شود، چاره‌ای ندارند که تولید را متوقف ‌کنند.

همین سرمایه‌داری مالی اقدام‌های اعتراضی را هم برنمی‌تابد. اصل 27 قانون اساسی کشورمان اجازهٔ اعتراض را به کارگران داده است، ولی پلیس و نیروهای امنیتی از اقدام‌های اعتراضی جلوگیری می‌کنند.

متأسفانه طی این سال‌ها مقاوله‌نامه‌های 98 و 87 سازمان جهانی کار در کشورمان نادیده گرفته شده است و سندیکاهای کارگری در محدودیت شدیدی قرار دارند. ۴ ماه است که دادگستری خوزستان هرگونه اعتراض کارگری را تهدید به برخوردهای قضایی کرده است. 2 سال است که کارگران و نمایندگانشان را حتّی به شلاق هم محکوم کرده‌اند. در حال حاضر چند فعال کارگری و آموزگاری در زندان به سر می‌برند. داود رضوی، عضو هیئت مدیرهٔ سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی، و ابراهیم مددی، رئیس هیئت مدیرهٔ این سندیکا به دادگاه انقلاب- و نه دادگاه‌های عادی- فراخوانده شده‌اند و دادگاهی می‌شوند. نمایندگان کارگران معدن چادرملو را نیز به دادگاه انقلاب برده‌اند. کارگران پُلی‌اَکریل اصفهان در دادگاه محکوم شده‌اند. 28 تن از نمایندگان مس خاتون‌آباد دستگیر و پس از پیگیری‌های سندیکاهای کارگری و فدراسیون اینداستریال دو روزی است که 23 نفر را به قید وثیقه آزاد کرده‌اند و ۵ نفر دیگر همچنان در زندان به سر می‌برند.

سرمایه‌داری مالی و نمایندگان صندوق بین‌المللی پول سازمان‌دهندگان اعتراض‌های کارگری را نشانه گرفته‌اند تا با حذف کردن آنان از صحنه و شدیدتر کردن محدودیت کار و فعالیت سندیکاهای کارگری، بستر لازم را برای ورود سرمایه‌های خارجی آماده کرده باشند، و بتوانند کارگران را با قیمت ارزان به استثمار بکشند.

س: بسیارى از سران ارگان‌هاى مسئول به این امیدند که لغو تحریم‌هاى اقتصادى و مالى پس از برجام بتواند شرایط اقتصادی بهترى را در کشور ایجاد کند. نظر و تحلیل شما چیست؟  به طور کلی دستاوردهاى مذاکرات دولت و دستیابی به توافق‌نامهٔ برجام و تصویب آن را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

ببینید! طبیعت و زندگی اجتماعی به ما شعور و قدرت تحلیل داده است. تردیدی نیست که لغو تحریم‌ها امری مثبت است. امّا با این لغو تحریم‌ها چه می‌خواهیم بکنیم؟ آیا باز هم می‌خواهیم بگذاریم که در بر روی همان پاشنهٔ واردات و قدرت‌گیری واردات و ذلیل شدن صنایع بچرخد؟ هیچ کارگری در جهان بر طبل جنگ نکوبیده و نمی‌کوبد. بی‌تردید زحمتکشان از لغو تحریم‌ها، به‌خصوص تحریم دارو و مواد غذایی که جنگی برضد زحمتکشان بود، خرسند هستند. تا زمانی که رویکرد اقتصادی دولت تغییر نکند و به نفع منافع ملّی‌مان چرخش نکند اتفاقی نخواهد افتاد. مذاکرات و توافق‌نامه باید رویکردی مردمی داشته باشد. زحمتکشان باید بهبود اوضاع معیشتی‌شان را در عمل ببینند. با حلوا حلوا کردن که دهان شیرین نمی‌شود.

بخشی از پیامدهای توافق‌نامهٔ برجام، با توجه به سیاست‌های حاکم، به ورود سرمایه‌های خارجی مربوط می‌شود. باید بگویم که کسی با واردات تکنولوژى مفید و مورد نیاز مخالف نیست. آمدن صنایع مناسب،  با برنامه‌ریزی مناسب، باعث پیشرفت و اعتلای دانش فنّی کارگران خواهد شد و کمیّت کارگران را هم زیاد می‌کند که به نفع سندیکاهای کارگری است، و ما تعداد اعضایمان بیشتر و در نتیجه قدرت چانه‌زنی‌مان هم زیادتر خواهد شد. مشکل این است که برخى از محافل قدرتمند اصولاً نفعى در گسترش تکنولوژى تولیدى و بالا رفتن توان اقتصادى کشور برای خود نمى‌بینند. این توسعهٔ صنعتی و تولیدی به رشد اقتصادى و ایجاد اشتغال مفید و بالا رفتن حقوق کارگران کمک می‌کند. به نظر سندیکاهاى کارگری مستقل، باید استعدادهاى انسانى و طبیعى کشور را بسیج کرد، و این امر جز با همکارى واقعى سندیکاهای کارگری ممکن نیست.

 

س: آیا سندیکاى فلزکار یا به طور کلی سندیکاهاى کارگری مستقل ایران در مورد مذاکرات هسته‌یی و توافق‌نامهٔ برجام تحلیل مشخصی دارند؟ آیا می‌توان انتظار داشت که از این مقطع زمانی به بعد روابط ایران و کشورهاى غربی و به‌خصوص آمریکا و اتحادیهٔ اروپا در عمل وارد مرحلهٔ روابط دوستانه شود؟ آیا این رابطه طولانی‌مدّت خواهد بود؟

این سؤال را شاید بهتر بود سیاستمداران هوادار بهروزی زحمتکشان پاسخ می‌دادند. من تلاش می‌کنم با دانش کارگری خود به آن پاسخ بگویم.

در حال حاضر در سه گوشهٔ همسایگی ایران جنگ در جریان است. افغانستان، عراق، و امروز هم که ترکیه رسماً وارد جنگ با سوریه شد. مدّت‌هاست که می‌خواهند پای ایران را نیز به جنگی دیگر بکشند. تندروهای ایرانی بدشان نمی‌آید که با آمریکا گلاویز شوند و سرمایه‌داری جهانی هم سعی می کند ایران را وارد جنگ بکند تا بتواند نقشهٔ جغرافیایی منطقه را تغییر دهد، و همان کاری را که با عراق و لیبی کرد با ما هم بکند. پس باید ما با عقلانیّت این توطئه را خنثا می‌کردیم. سال‌هاست که مردم و به‌خصوص زحمتکشان به تنش در سیاست خارجی معترض بوده‌اند. این یک طرف قضیه است. امّا طرف دیگر این است که ما بتوانیم نه‌فقط صلح را برای خود حفظ کنیم بلکه با گفتگو، دیگر طرف‌های درگیر را نیز از جنگ دور نگه بداریم. ما نباید اجازه می‌دادیم که روابطمان با عربستان وارد حاشیه و تنش شود. اگر ما متّحد چین و روسیه در منطقه هستیم، از رفتار روسیه با ترکیه باید درس بگیریم و خویشتنداری را از آنان بیاموزیم.

قرارداد بستن یک طرف ماجراست، و عمل به آن قرارداد طرف دیگر ماجرا. ما باید با هوشمندی طرف مقابل را مجبور کنیم که به همین حداقل‌هایی که در برجام گرفته‌ایم عمل کند. پول‌های ما را به بهانه‌هایی که متأسفانه خودمان به دستشان می‌دهیم توقیف نکنند یا بالا نکشند. قراردادهایی که با شرکت‌های نفتی می‌بندیم حتماً شفاف‌سازی کنیم. این‌طور نباشد که در صنایع نفت زیر قراردادهای استعماری برویم. حداقل طبق قانون اساسی کشور، این قراردادها در مجلس طرح شود. شایع است که قرارداد با پژو بسیار حقیرانه و برضد منافع ملّی بسته شده است. حتّی ضوابط رقابت سرمایه‌داری نیز در آن لحاظ نگردیده است. این موضوع دیگر به فرانسه و آمریکا ربطی ندارد؛ این بستگی به توان ما دارد که زیر بار این قراردادهای نوع ترکمانچای نرویم.

بازهم تأکید می کنم که تا زمانی که تغییراتی جدّی و بنیادی در عرصهٔ سیاستمداری و به‌خصوص در نگاه اقتصادی‌مان بروز نکند و دولت خود را از زیر بار سرمایه‌داری مالی انگلی و نزول‌خوارِ عادت کرده به واردات و رانت خلاص نکند، در هیچ‌یک از اجزای اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، و اجتماعی‌مان تغییر مثبتی رخ نخواهد داد. سرمایه‌داری دلال از جنگ و هرج‌ومرج حمایت می‌کند و در این راه بسیار هم کوشاست، چون که در این هرج‌ومرج است که به کسی پاسخ‌گو نیست و عنان حکومت به دستش خواهد افتاد و دزدی‌ها شروع خواهد شد. به نظر من سرمایه‌داری مافیاگونهٔ ما با سرمایه‌داری خارجی که استقلال و آبادانی کشور را نمی‌خواهد همدست و همکار است.

س: شایع است که پس از توافق برجام، دولت ایران ده‌ها میلیارد دلار از دارایی‌هاى خود را پس می‌گیرد و این پول اقتصاد ورشکستهٔ کشور را وارد مرحلهٔ بهترى خواهد کرد. آیا سندیکاى فلزکار مکانیک انتظار دارد که کارخانه‌هاى تولیدى که در سال‌هاى اخیر با مشکل تولید روبرو بوده‌اند شروع به تولید بکنند و در نتیجه وضعیت کارگران بهتر بشود؟

آقای روحانی، رئیس‌جمهور، در سخنرانی‌های خود اعلام کرده است که رسیدگی به صنعت مادر در اولویت قرار خواهد داشت. امیدواریم همان‌طور که پیشتر گفتم دولت بتواند سیاست‌های خود را در عرصهٔ سیاسی و اقتصادی از سرمایه‌داری مالی و واردات‌چی خلاص کند، و دلارهای ارزشمند ملّی را در صنایع تولیدی سرمایه‌گذاری کند که هم رونقی در اقتصاد حاصل شود و هم از بیکاری و رکود کاسته شود و وضع معیشتی کارگران نیز بهتر گردد.

ببینید، ما در اطلاعیه‌ای که چند ماه پیش منتشر کردیم نظرمان را در مورد برنامهٔ برون‌رفت از بحران کنونی اعلام کردیم. ما باید تمام توان خود را برای بازسازی و راه‌اندازی صنایع فعلی‌مان و مجهز کردن آنها به تکنولوژی روز به کار بگیریم. ارزهای حاصل از فروش نفت را باید در واردات تکنولوژی به کار گرفت. از واردات هر گونه کالایی که در ایران تولید می‌‌شود باید خودداری کرد. ما باید صنایعی مانند نیشکر هفت‌تپه را که می‌تواند تمام منطقه و خاورمیانه را با محصولاتش پوشش دهد راه‌اندازی کنیم. امروز روسیه به تولیدات این کارخانه بسیار نیازمند است. تولید خوراک دام و کُمپوست این کارخانه می‌‌تواند منطقه و نه‌‌فقط ایران را از واردات بی‌نیاز کند. در همین کارخانه می‌توان بیش از ۵۰هزار نفر را مستقیم و 100هزار نفر را به‌طور غیرمستقیم مشغول به کار کرد. در صنایع فولاد و ذوب آهن می‌توان به حدّ خودکفایی رسید و بازارهایی چون افغانستان، عراق، ترکیه، و کشورهای عربی را تسخیر کرد. همهٔ اینها با تغییر در نگاه اقتصادی و سیاسی قابل عمل است.

ما در منطقه‌ای استراتژیک و سوق‌‌الجیشی و در چهارراه آسیا به اروپا قرار داریم و با سرمایه‌گذاری در بخش ریلی و جاده‌ای می‌توانیم خط ترانزیت خوبی را برای حمل بین‌المللی بار راه‌اندازی کنیم.

می‌توانیم پتروشیمی‌مان را گسترش دهیم و منطقه و حتّی دنیا را وابسته به مشتقات پتروشیمی خود کنیم. از نفت و گاز دیگر نمی‌گویم که جزو بدیهیات است.

برنامه‌ریزى به منظور رشد همه‌جانبه در اقتصاد و سیاست و فرهنگ، به‌ویژه به وجود آوردن یک اقتصاد پیشرفته، باید بر پایهٔ استعدادهاى انسانى، جغرافیایی، و طبیعى کشور متّکى باشد. تجربه‌های سال‌های گذشته و عملکردهاى مافیاى واردات که خواستار نابودی زیرساخت‌های کشور است را نمی‌توان نادیده گرفت. نمی‌توان زیاد امید داشت که بدون ایجاد تحوّلى اساسى در برخورد دولت با موضوع بهره‌گیری از تجربه‌هاى سندیکاها و متخصصان دلسوز و مورد اعتماد و مردمی، دربرنامه‌ریزى‌هاى کلان اقتصادى تغییر ویژه‌اى صورت بگیرد.

سنظر سندیکاهای کارگری و به‌خصوص سندیکای کارگران فلزکار مکانیک در مورد ورود سرمایه‌گذاران خارجی به ایران چیست؟

باز هم می‌گویم، باید دیدگاه دولت در عرصهٔ سیاست و اقتصاد تغییر کند. یعنی چه؟ یعنی اینکه اگر دولت همچنان می‌خواهد به سرمایه‌داری نزول‌خوار و واردات‌چی میدان بدهد، بی‌تردید در عرصهٔ مدیریت سرمایه‌گذاری‌های خارجی هم نمی‌تواند موفق عمل کند. در حال حاضر صندوق بین‌المللی پول می‌خواهد کارگر ارزان و بدون هیچ محدودیتی از لحاظ قانون کار در اختیار سرمایه‌های خارجی داشته باشد. دولت ایران از زمان آقای خاتمی به این موضوع پرداخته و مناطق تجاری ویژه‌ای را ایجاد کرده و آنها را از شمول قانون خارج ساخته است. در برنامهٔ توسعهٔ ششم دولت می‌خواهد بازنشستگی، بیمهٔ کارگران، و دستمزد کارگران را از هرگونه محدودیت قانونی خارج کند، و این یعنی که آقای سرمایه‌گذار خارجی بیا و هر کاری با کارگر ایرانی می‌خواهی بکن. در حال حاضر در مناطق نفت‌خیز ایران کارگران دستمزدشان ۴ ماه به ۴ ماه عقب می‌افتد و اگر اعتراض کنند در لیست سیاه قرار می‌گیرند و دولت هنوز نتوانسته است کاری به نفع کارگران بکند به‌جز اینکه به جای وزارت کار، پلیس و نیروهای امنیتی وارد عمل شده‌اند و کارگران را دادگاهی می‌کنند چون می‌گویند ۴ ماه حقوق عقب‌افتادهٔ ما را بدهید. حال اگر قرار است این آقایان بیایند و اصلاً ما نتوانیم همین یک ذرّه حقوق را هم بگیریم، می شود «حاشا به کفن دزد اولی».

از طرفی، آیا آمدن این سرمایه‌گذاران باعث ورود تکنولوژی نوین خواهد شد یا باز هم ما فقط باید پیچ‌و‌مهره سِفت کنیم؟ برزیل و چین پیش رویمان است. آنها توانستند با به‌کارگیری سرمایه‌گذاری خارجی در کشورشان، هم اشتغال‌زایی کنند و هم از میزان بیکاری بکاهند، و هم به رشد و توسعه‌ای دست یابند که خودشان به آن باور دارند و برایش برنامه‌ریزی کرده‌اند.

هیچ کارگری از افزایش تعداد شغل هایی که می تواند انتخاب کند، ناراحت نیست چرا که در زمان بیکاری می تواند به چند شغل همزمان درخواست بدهد، و مهم‌تر از همه دستمزدش را هم بالا ببرد. آیا این چنین خواهد شد؟ باید منتظر بود دید.

 

س: در حال حاضر موضوع حداقل دستمزد سال بعد مهم‌ترین موضوع روز کارگران است. نظر شما در مورد افزایش حداقل دستمزد امسال و برخورد کارفرمایان و مقام‌های مسئول چیست؟

دوستِ من! موضوع مبلغ دستمزد آن‌چنان که در قانون اساسی و قانون کار آمده است عبارت است از مبلغی که یک خانوادهٔ کارگری در شرایط ایران بتواند راحت با آن زندگی کند. اصل ۴۳ قانون اساسی و مادهٔ ۴۱ قانون کار در همین مورد است. در حال حاضر دستمزدی که کارگران می‌گیرند ۴ برابر زیر خط فقر است. آیا قانون اساسی چنین فرمان داده است؟

از طرفی، کارفرمای زرنگ، تورّم امسال را مبنای محاسبهٔ دستمزد سال بعد می‌کند که این یک دزدی آشکار است؛ این کار هرساله‌شان است.

آنچه اقتصاددانان، از جمله آقای راغفر استاد دانشگاه، می‌گوید این است که خط فقر بالای ۳ میلیون تومان است. یعنی اگر بخواهیم به قانون اساسی تمکین کنیم، رقمی بیش از این مبلغ را باید معیار حداقل حقوق قرار دهیم. امّا آیا کارگاه‌های کوچک می‌توانند این مبلغ دستمزد را به کارگرانشان پرداخت کنند؟

معمولاً در چانه‌زنی‌ها شما باید با در نظر گرفتن ظرفیت قبول و توان پرداخت طرف مقابل مبلغی را  پیشنهاد کنید. همچنین، در صورت لجاجت کارفرما، از ابزار درستِ قبولاندن حرفتان برخوردار باشید.

از زمان روی کار آمدن آقای روحانی که قول داده بود در برخورد با کارگران، به‌خصوص در مورد دستمزدها قانونی عمل کند، متأسفانه تا کنون اقدامی صورت نگرفته است. شما از دلارهای آزاد شده گفتید. آیا کمی از این دلارها نباید به دستمزد کارگران تزریق شود؟ خواهید پرسید چگونه؟ روزی که آقای روحانی قول داد 10درصد افزایش حقوقی را که در زمان کابینهٔ قبلی از کارگران دریغ شده بود عملی کند، هنوز رئیس‌جمهور نشده بود. پس حالا که رئیس‌جمهور شده است باید به وعده‌اش عمل کند. از طرف دیگر، سالی که خودشان رئیس‌جمهور بودند هم 12درصد از حداقل حقوق کم گذاشتند، سال گذشته نیز 17درصد از حداقل حقوق با تهدید کردن کارگران نادیده گرفته شد. به اضافه اینکه ۴۰هزار تومان حق مَسکنی را هم که سال قبل تصویب شده بود به فراموشی سپردند و تصویب نکردند. امسال، به گفتهٔ خودشان تورّم 12درصد است و سال آینده هم 10درصد یا 9درصد خواهد بود. همین را جمع کنند و به کارگران بدهند تا فعلاً دروغگو نشده باشند و به قانون هم عمل کرده باشند، یعنی ۶۰درصد افزایش حقوق به کارگران بدهند. من فکر می‌کنم که اگر نمایندگان کارگری با این استدلال پای میز مذاکره بنشینند و حاصل مذاکرات را هم به گوش کارگران برسانند، مطمئن باشید که آنها از ترس افکار عمومی کارگران به این درصد، با کمی جرح و تعدیل، راضی خواهند شد، به شرط آنکه مذاکرات نه در پشت درهای بسته صورت بگیرد، بلکه پس از هر بار نشست به کارگران بگویند که طرف مقابل از آنان چه می‌خواهد.

اگر محدودیت را از روی سندیکاهای کارگری بردارند و به نصّ صریح قانون اساسی و اجرایی شدن اصل ۲۶ آن و مقاوله‌نامهٔ سازمان جهانی کار دربارهٔ آزادی سندیکاها عمل شود، بی‌تردید قدرت چانه‌زنی کارگران بیشتر خواهد شد و موضوع دستمزد هم با نگاه به منافع ملّی قابل حل خواهد بود. با بودن سندیکاهای کارگری و نظارت آنان، هم دستمزدها واقعی خواهد شد، هم معضل کار کودک حل خواهد شد، و هم با ایمن کردن محیط کار به کشته شدن کارگران پایان داده خواهد شد. سندیکاهای کارگری فقط به منافع خود نمی‌اندیشند، بلکه منافع همهٔ مردم و منافع ملّی را در نظر دارند. دولت باید قبول کند که اگر می‌خواهد از بحران کنونی بیرون رود جز کمک گرفتن از سازمان‌های مردم‌نهاد هیچ راهی نخواهد داشت. با تغییر رویکردهای سرمایه‌سالارانه به رویکردی مردمی، و با یک همّت ملّی، می‌توان به این مشکلات غلبه کرد. باید از همیاری مردم و به‌خصوص سندیکاهای کارگری مستقل کمک گرفت تا بتوان به ثبات سیاسى و اقتصادى و امنیتی رسید.

 

در مورد ابراز همبستگی تا کنونی «سندیکای جهانی اینداستریال» چه می‌گویید؟ در آینده چه انتظارها و خواست‌هایی دارید؟

 

در ابتدا باید از همبستگی «اینداستریال» و جنبش سندیکایی جهانی با کارگران و زحمتکشان ایران در سال‌های دشوار کنونی قدردانی کنم. ما بر این باور هستیم که نمایش همبستگی فعال، به‌موقع، و مؤثر، بر اساس خواست‌های کارگران درگیر در مبارزه، یکی از مهم‌ترین تجلّی‌های همبستگی جهانی کارگران است.

ارسال نامه و پیام از سوی «اینداستریال» و دیگر نهادهای سندیکایی به رئیس‌جمهور ایران و وزاری ایشان دربارهٔ فشارهایی که به کوشندگان کارگری وارد می‌شود، یا دربارهٔ نقض مقاوله‌نامه‌های سازمان جهانی کار و منشور جهانی حقوق بشر توسط نهادهای رسمی دولتی ایران، از شیوه‌های عملی و مؤثر دادخواهی از جانب کارگران ایران است. این واقعیتی است که حمایت «اینداستریال» در آزادی معدنکاران مس خاتون‌آباد بسیار مؤثر و کارساز بود.

برادران و خواهران سندیکایی ما می‌توانند در ارتباط با موردهای مشخص دستگیری، بدرفتاری و هتک حرمت انسانی، نقض حقوق بشر، و زندانی کردن فعالان سندیکایی در ایران به رئیس‌جمهور ایران نامه بنویسند و از ایشان، در مقام رئیس قوهٔ مجریهٔ کشور، تقاضای مداخله کنند. نهادهای فعال سندیکایی ملّی و بین‌المللی می‌توانند با ترتیب دادن ملاقات‌هایی با ریاست‌جمهور و وزرای ایشان در جریان مسافرت‌های خارجی‌شان، از جانب کارگران ایران خواهان اعمال حق و عدالت شوند. آنها می‌توانند با درج اخبار و نظریات ما در مورد تحوّلات کارگری در کشورمان در روزنامه‌های خودشان، افکار عمومی را در حمایت از مبارزهٔ ما بسیج کنند. نهادهای بین‌المللی سندیکایی می‌توانند مستقیماً از وزیر کار ایران بخواهند که با ما طبق مقاوله‌نامه‌های سازمان جهانی کار رفتار شود و به زندانی شدن و بیکار کردن غیرقانونی فعالان سندیکایی اعتراض کنند. آنها می‌توانند با حمایت مستقیم از ما یا طرح شکایت‌های ما در سازمان جهانی کار از ما دفاع کنند.

خواهش من از همهٔ سندیکاهای کارگری این است که ما را فقط در زمان گرفتاری یاد نکنند، بلکه ارتباط مستمرّ با هم داشته باشیم و تبادل تجربه کنیم و از یکدیگر بیاموزیم و از مشکلات یکدیگر باخبر باشیم. دوست داریم که خبرهایشان را داشته باشیم و از چالش‌هایشان باخبر باشیم.

در خاتمه از جانب سندیکای کارگران فلزکار مکانیک ایران به همهٔ کوشندگان کارگری در سراسر جهان درود می‌فرستم و همراه با آنان می گویم: گسترده‌تر باد همبستگی کارگران در سرتاسر جهان!